بیوگرافی و برترین اشعار هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)شعر و مشاعره

شعر خانه دلتنگ غروبی خفه بود (من نمی دانستم معنی هرگز را)

فال حافظ
4.7
(42)
فیلم شعر خانه دلتنگ غروبی خفه بود (من نمی دانستم معنی هرگز را) با صدای هوشنگ ابتهاج

خانه دلتنگ غروبی خفه بود
مثل امروز که تنگ است دلم
پدرم گفت چراغ
و شب از شب پُر شد
من به خود گفتم
یک روز گذشت
مادرم آه کشید
زود برخواهد گشت

ابری آهسته به چشمم لغزید
و سپس خوابم برد
که گمان داشت که هست این همه درد
در کمین دل آن کودک خرد؟
آری آن روز چو می رفت کسی
داشتم آمدنش را باور

من نمی دانستم معنی هرگز را
تو چرا بازنگشتی دیگر؟

من نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر؟

آه ای واژه ی شوم
خو نکرده ست دلم با تو هنوز
من پس از این همه سال
چشم دارم در راه
که بیایند عزیزانم آه…

هوشنگ ابتهاج

از نظر شما این مطلب چقدر مفید بود؟

میانگین امتیاز 4.7 / 5. تعداد آرا: 42

برای این مطلب امتیازی ثبت نشده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا