انشا پاییز🍂| انشاهای جدید درباره پاییز سبک های ادبی و ساده برای همه مقاطع
پاییز در واقع یکی از پر زمزمه و احساسات ترین فصل های سال محسوب میشه که پیش اکثر نسل جدید به عاشقانه ها معروفه. با توجه به همزمانی شروع فصل پاییز و سال تحصیلی، پاییز موضوع انشای خوبی می تونه باشه برای زنگ های انشا که در این فصل طی میشن و اکثر معلم های انشا نیز از این همزمانی بی بهره نمی مونن و از این فرصت و موضوع دوست داشتنی استفاده می کنن.
حتی در کتاب نگارش همه پایه های مختلف از کلاس های چهارم، پنجم و ششم ؛ هفتم و نهم و یا دهم و.. تا اخر همه موضوع پاییز رو دارن و اگر هم نباشه با توجه به جذابیت اون در بسیاری از امتحانات انشا تکرار میشه.
اگر شما هم به دنبال نمونه انشا های زیبا و جدید درمورد فصل پاییز هستید تا از اون برای نوشتن یک انشای خاص الگو بگیرید تا انتهای این مطلب با موضوع انشا درباره پاییز همراه باشید.
انشا کوتاه در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه گیری
هر سال چهار فصل دارد و هر فصل ویژگی های گوناگون که یکی از ان پاییز است . پاییزی که زیبایی های آن را درختان و رنگ های آتشین چند برابر میکند .
پاییز فصل رنگ های آتشین و سومین فصل سال است که درختان رنگ برگ های خود را عوض میکنند . هر درخت در هر فصل سال لباسی دارد که لباس پاییز از خورشید الهام گرفته است .
گل ها به خواب میروند و برای شروعی دوباره در بهار آماده میشوند , این ویژگی , ویژگی پاییز است . پاییز هوایی خنک دارد و هوای مورد علاقه اکثر مردم است که از نشانه های محبوبیت پاییز است .
در پاییز میوه هایی چون انار , پرتقال , نارنگی و … که میوه های محبوبی هستند به رنگ خود پاییز اند . در پاییز مناسبت های زیادی وجود دارد مانند : روز جوان , روز بسیج دانش اموزی , روز دانش اموز , اربعین حسینی , روز کتاب و کتاب خوانی , شب یلدا و فصلی که مدارس در آن شروع میشوند . این فصل هم مناسبت های شادی دارد و هم مناسبت های ناراحت کننده .
پاییز سومین فصل سال است . رنگ های فصل پاییز رنگ های غم , ناراحتی و افسردگی است . پاییز میوه های خوش مزه ای دارد .معمولا شاعر ها , نویسندگان و … بیشتر در شعر و داستان های خود اسم میبرند چون پاییز فصل عشق و عاشقی است .
انشای ادبی خاص با موضوع فصل پاییز
انشای پاییز برای پایه تحصیلی : پنجم – ششم – هفتم – هشتم – نهم
گر تـو بینی پاییز زیبا سرسری / غم بخور زیرا كه خیری نبری
آیینه جمال اسـت این فصل خزان / بی تامل از فصل ثالث مگذری
فصل خزان در نزد كائنات مظهر غم و اندوه بوده و حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد مینمایند. لیكن این فصل،فصل زیبایی اسـت. فصل ریزش نعمتهاي آسمانی می باشد و همان قطرات ریز باران اسـت كه بـه تهذیب زمین می پردازد. نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه اي از جمال این فصل میباشد. كلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز اسـت.
بدین معنا كه دراین سه ماه درختان خودرا میتكانند و برگهاي زرد و سرخ خودرا رها كرده و بر دامان زمین بـه امانت میگذارند و شاخههاي خشک شان نیز لختوار منتظر میمانند تا در فصل دیگر الماسهاي آسمانی در ماتم كمبود مكان نمانند و بر شاخه هاي آنان قرار گیرند. این فصل رابا نام خشخش نیز میشناسیم. همان گونه كه پا بر روی خاكهای ترک برداشته قدم می گذارد.
و موزیک زیبا میسازد صدای خش خش برگها نیز همین احساس را در دل مـا مینهد. این صدا پس از شنیدن بـه ماورای درون مـا می رود و روح مـا را تا آسمانها بـه بالا میكشاند. پاییز را می توان فصل مهاجرت قلم داد كرد. بدین معنا كه پرندگان دراین فصل از كاشانه خود رهایی جسته
ودر كرانههاي آسمان بـه جست و خیز می پردازند تا لانه مناسب پیدا كنند. نظاره بر حركات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد می نماید. نكته اصلی این اسـت كه پاییز در مقابل این همه ی زیبایی كه در اختیار مـا میگذارد از مـا چیزی نمی خواهد جز این كه بـه تفكر بنشینیم و بـه خدا نزدیك شویم.
انشای اختصاصی ساده درمورد پاییز با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری
پاییز را دوست دارم چون در زیباترین و ته تغاری ترین ماه به این دنیا آمدم. دایی ام می گوید روزی که به دنیا آمدی برف نیز می آمد. پاییز فصل مظلومی است که در برابر سرما مقاومت می کند تا میوه های رنگی رنگی و ترش و شیرین را بتوانیم بخوریم. پاییز را نه به خاطر میوه هایش بلکه به خاطر برگ های زرد رنگی که صدای خش خشی می دهد دوست می دارم حتی می توانیم با بچه ها به دنبال برگ بازی برویم و خاطرات قشنگی را در ذهن خود حک کنیم اما از هر چه بگذریم نمی توان وجود باران را نادیده بگیریم. زیر باران راه رفتن یک لذت ویژه ای دارد که تنها آن را کسانی که تجربه کرده اند می دانند. البته باید این نکته را ذکر کرد حواستان باشد که سرما نخورید که مبادا مادر عزیزتر از جانمان نگران نشود.
راستش را بگویم پاییز یک ویژگی منفی دارد و آن هم وجود بیش از حد سرماخوردگی است اما با وجود آن هم باز هم پاییز را دوست دارم. می خواهید بدانید چرا؟ بگذارید تا برایتان بگویم وقتی که مریض می شوید و مادر دست گلتان برایتان سوپی عالی درست می کند و برایتان از آن میوه های رنگی پوست می کند تا بلکه سرماخوردگی تان زودتر خوب شود. این ها نشان می دهد که پاییز فصل عشق نیز هست.
در پاییز بود که بیشتر اتفاقات قشنگ زندگی ام رخ داد. پاییز فصل مدرسه هاست و فصل آغاز دوستی هایی که درمان تمام دردهایم بودند و هستند. البته که باز شدن مدارس برای بسیاری نه، بلکه برای همه ی بچه ها جذاب نیست اما آنچه بچه ها را از بازگشایی مدارس شاد می کند وجود دوست هایشان هستند که می توانند با یکدیگر بازی کنند. از نطر من پاییز نشان می دهد هر ریزشی رویش مجددی را نیز در پی خواهد داشت. زیبایی پاییز به رنگی بودن برگ ها و میوه هایش است که به نظرم من نام رنگ های مختلف را در پاییز انتخاب کردند. برگ های درختان در این فصل زیبا به رنگ های زرد، نارنجی، قهوه ای در می آیند و میوه های آن نیز عبارتند از خرمالو، لیمو شیرین، سیب، پرتقال، نارنگی و … است.
ماه های این فصل زیبا شامل مهر، آبان و آذر هستند که صد البته بهترینشان آذر می باشد چرا که در این ماه زیبا من به دنیا آمده ام. دلم می خواهد بگویم در لابلای این همه زیبایی، زشتی که نه اما سختی هایی نیز وجود دارد. در این فصل با وجود سرد تر شدن هوا کار رفتگران یا شاید بهتر است بگویم پاکبان ها سخت تر می شود. پس بهتر است حواسمان باشد آشغال هایمان را زمین نیندازیم تا برای پاکبان ها نیز این فصل زیبا باشد. کوچ کردن پرستو ها نیز اتفاق ناراحت کننده ای است که در پاییز رخ می دهد اما با وجود آمدن بهار آن ها مجدد باز می گردند.
پاییز فصلی بسیار زیبا می باشد که اول از همه به ما یاد می دهد برای این که بهار بیاید اول باید برگ هایی از درختان بیافتد. هم چنین گذران عمر را بیشتر از همه در این فصل متوجه می شوید و این که چه غم و چه شادی در گذرند. زندگی سرشار از زیبایی و زشتی هاست اما ما می توانیم با کمک به یکدیگر زیبایی هایش را نیز دو چندان کنیم.
انشا پاییز
انشا درباره پاییز در روستا با مقدمه و نتیجه زیبا
پاییز را میتوان از زیباترین جلوههای خلقت دانست. پاییز به ما یادآوری میکند که پروردگار برایمان سنگ تمام گذاشته و در هر فصل از سال بخشی از زیبایی های زمین را به ما نشان میدهد. شاید بتوان گفت روستا بهترین جایی است که میتوان پاییز را در آن به تماشا نشست.
پاییز با آن آسمان تیره، روزهای ابری و بارانی در شهر میتواند خانه نشین و دلگیرت کند، اما پاییز روستا مزه دیگری دارد. پاییز برگ ریز که به روستا میرسد تازه تکاپوی زندگی جان میگیرد، میدانی چرا؟ چون پاییز است که با خود شاخههای پر بار درختان را آورده است و کشاورز شاد از رزق و روزی پروردگار برای جمع آوری آن به این سو و آن سو میرود.
صبح وقتی هنوز خورشید بالا نیامده باید از خواب بیدار شد و بقچهای بست و راهی شد. قدم در کوچه باغها گذاشت و هوای نم آلود باران دیشب که عطر کاهگل خانههای روستایی در آن پیچیده است را استشمام کرد. در هر قدمی که برمیداری درختان برگهای زرد و نارنجی و قرمز خودشان را برای خوشآمد گویی بر سرت میریزند و کلاغها غارغار سر میدهند. این هم خودش یک گوشه از زیبایی پاییز است.
اما چه بگویم از سیب سرخ و انار ترش پاییز، این فصل خوب میداند که چطور دلبری کند. هر طرف بروی شاخهای سر راهت خمیده و بار سنگین میوهها تو را به سمت خودشان میکشد. گاهی برای چیدن و نوبری مزه دار و گاهی برای کمک تا بتوان به موقع میوههای چیده شده را برای فروش آماده کرد. هر چه هست خستگی شیرینی دارد که با یک چای قند پهلو در کنار آتش فراموش میشود.
شیرین زبانیهای مادربزرگ و پدربزرگ را در شبهای بلند پاییز از قلم نیندازم. قصه از روزگار جوانی و پرشوری آن روزها که تجسمش برایم زیاد سخت نیست. همیشه از آن لذت میبرم. اینهاست که پاییز روستا ناب و خاص میکند، طوری که آن را با هیچ چیز دیگر عوض نمیکنم.
پاییز فصل پادشاهی رنگهاست. فصل سرازیر شدن برکت خداوند برای بندگان و روستا بهترین جا برای دیدن و لمس آن است. زیباییهای زندگی چیزی جز این نیست. خوب است که آن را قدر بدانیم و لحظه لحظه اش را شکر کنیم.
انشا ادبی در مورد فصل پاییز برای همه پایه ها با مقدمه و نتیجه
روزها، هفته ها و ماهها میآیند و میروند تا به پاییز دختر خوشپوش سال برسیم. چقدر این فصل و زیبایی های آن را دوست دارم و به انتهای تابستان که میرسیم هر روز بیشتر مشتاق آمدنش میشوم.
زمان بی اختیار ما میگذرد و فصل پاییز هم میرسد. روزهای بارانی و زمین مرطوب که میآید، گرمای سوزان تابستان را با خود میشوید و میبرد و یک لایه خنکی به جا میگذارد. وقتی پاییز کم کم نمایان میشود، بر جذابیتهای زمین اضافه میکند و مثل این است که بازی رنگها، دنیایی پیچیده با آرامش را برای ما آورده است. باید بلند شد و در خیابان پوشیده از برگهای پاییزی راه رفت تا از آمدنش قدردانی کرد و با این هوای تازه و خنک قلب و روح را جلا داد.
صدای خش خش برگها در زیر پا آهنگ گوشنوازی است که نواختن آن فقط از عهده پاییز برمیآید. این فصل آنقدر دل انگیز است که دوست نداری یک روزش را هم از دست بدهی، گاهی هوس میکنی بلند شوی و بی هدف در خیابانها قدم بزنی تا کمی خیس شوی و وای از روزی که بی چتر باشی و باران سر شوخی را باز کرده باشد، باید کودک شوی و تا میتوانی بدوی و زود به خانه برسی.
همه شاعرها حال بهتری در پاییز دارند و این فصل را فصل رویاپردازی و خیالبافی مینامند، چون تنها فصلی است که میشود بدون فکر به هیچ چیز ساعتها پشت پنجره نشست و درختی که برگهایش روی زمین میریزد خیره شد و هیچ خسته نشد.
با همه اینها، یک روز هم از خواب بیدار میشوی و میبینی یک لایه سفید رنگ از برف همه جا را گرفته است، پاییز رفته است و تو آنقدر غرق در زیبایی آن بودی که متوجه نمیشوی که آمد و کی تمام شد!
پاییز رنگ بازی رنگهاست، فصل آواز صبح گاهی گنجشکها و پرواز کلاغ ها دم غروب. این فصل از شاهکارهای خداست و نباید از آن غافل شد. زیبایی زندگی جز اینها نیست، پس باید آن را از دست نداد و از هر لحظه لذت برد.
پاییز فصل نزدیک شدن به خدا : انشا توصیفی – ادبی با موضوع پاییز
دلم چون برگهای زرد پاییزی پر از درد است
صدای خش خش برگها…
به همراه تپیدنهای قلبم می شود آغاز و…
فصل خزان در نزد کائنات مظهر غم و اندوه بوده و حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد می نمایند.
فصل ریزش نعمت های آسمانی می باشد و همان قطرات ریز باران است که به تهذیب زمین می پردازد.
نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه ای از جمال این فصل می باشد. کلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز است.
بدین معنا که در این سه ماه درختان خود را می تکانند و برگ های زرد و سرخ خود را رها کرده
و بر دامان زمین به امانت می گذارند وشاخه های خشک شان نیز برهنه وار منتظر می مانند
تا در فصل دیگر الماس های آسمانی در ماتم کمبود مکان نمانند و بر شاخه های آنان قرار گیرند.
این فصل را بانام خش خش نیز می شناسیم. همان گونه که پا بر روی خاک های ترک برداشته قدم می گذارد
و آهنگ زیبا می سازد صدای خش خش برگ ها نیز همین احساس را در دل ما می نهد.
این صدا پس از شنیدن به ماورای درون ما می رود و روح ما را تا آسمان ها به بالا می کشاند.
پاییز را می توان فصل مهاجرت قلم داد کرد .
بدین معنا که پرندگان در این فصل از کاشانه خود رهایی جسته و در کرانه های آسمان به جست و خیز می پردازند تا لانه مناسب پیدا کنند.
نظاره بر حرکات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد می نماید.
نکته اصلی در مورد پاییز این است که پاییز در مقابل این همه زیبایی که در اختیار ما می گذارد از ما چیزی نمی خواهد جز این که به تفکر بنشینیم و به خدا نزدیک شویم . به تعبیر زیبای حافظ
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن.
انشا پاییز | انشای ساده جدید درباره پاییز
انشا زیبا و جدید ساده درباره فصل پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه گیری برای همه پایه ها
نسیم سرد صبحگاهی از راه پنجره ای که دیشب یادم رفته بود ببندم داخل شد و مرا از خواب بیدار کرد ، وقتی به زور خود را به لبه پنجره رساندم ، منظره ای زیبا مرا مدهوش گرداند.
آن منظره ، منظره ای جز پارک روبروی خانه مان نبود ، درختان زرد چند روز پیش ، حالا کاملا نارنجی شده بودند ، گویی لباس رسمی و نارنجی رنگ خود را برای میهمانی خوش آمد گویی پاییز بر تن کرده بودند.
این منظره فقط چشمان مرا متحیر نکرد ، بلکه مغزم را هم به کار انداخت و مزایا و معایب آمدن پاییز را به من متوجه شد ، مثلا با اینکه از رخت بستن تابستان غمگین بودم ولی این برگ های پاییزی نوید خاطره سازی در این فصل زیبارا می داد ، نوید خش خش کردن برگ ها هنگام پیاده روی در یک هوای مطلوب پاییزی ، نوید قدم زدن و لذت بردن زیر باران های مروارید مانند با محافظی مهربان به نام چتر!
سرما مرا به خود آورد ، آن قدر محو زیبایی منظره و خاطره سازی شده بودم که کلا یادم رفته بود پنجره را ببندم ، پنجره را که بستم ، نگاهی به ساعت کردم ، وقت کلاسم است! ، با سرعت نور پریدم که در کلاس شرکت کنم ، ناگهان یادم آمد که ای دل غافل ! ، ساعت را باید یک ساعت به عقب می کشیدم!
حال ، با خیال خوش اینکه یک ساعت دیگر وقت دارم که بخوابم ، پتو را می کشم و با خیال لذیذ میوه های پاییزی ، آب و هوا و رویا پردازی درباره ی خاطره سازی ها ، به خواب می روم…!