تصویر و متن برای پیام تبریک ازدواج حضرت خدیجه و پیامبر
آسمان می خندد این اتفاق زیبا را و زمین کل می کشد این پیوند آسمانی را
چه طرب انگیز است آفتاب امروز مکه! چه روح فزاست هلهله ممتد نخلستان های عرب! چشم های ملایک، با لهجه ای بارانی شادباش می گوید این وصلت خوش آیند را.
امشب، شب ازدواج ملکه حجاز است؛ اما نه با شاهزادگان یمنی و نه با تاجران مکی؛ با کسی که پادشاه بی تاج و تخت زمین و آسمان است.
با کسی که تمام کائنات، بهانه خلقت اوست و آفتاب، به طمع دیدار او هر روز طلوع می کند، با کسی که خداوند او را «رَحْمَةً لِلْعالَمینَ» نامید.
خدیجه، به خانه ای می آید که زینتی جز حضور همیشگی ملایک ندارد؛ خانه ای که جز صدای محمد، هیچ موسیقی دل نشینی را نمی شناسد، خانه ای که افق های روشن آسمان، چشم به آستان بی آلایش آن دوخته اند.
خدیجه، جان پیامبر می شود. تمام ثروت خود را در محمد صلی الله علیه وآله خلاصه می کند. و خدیجه به خانه محمد صلی الله علیه و آله می آید تا مرهم زخم های فردای محمد صلی الله علیه و آله شود.
مُحمّد را نکو همسر خدیجه
عزیز قلب پیغمبر خدیجه
یقین باشد، پس از زهرا و زینب
بود از هر زنی برتر، خدیجه
پناه امتی بود و نبی را
به روز بی کسی، یاور، خدیجه
گهی غمخوار، او هنگام سختی
صفا بخش دل شوهر، خدیجه
گهی با خندهی نوش آفرینش
سرور قلب آن سرور، خدیجه
سالروز ازدواج پیامبر اکرم و حضرت خدیجه (س) گرامی باد.
خرم انروز که مشتاقی به یاری برسد
آرزومند نگاری به نگاری برسد
لذت وصل ندانست مگر انکس
که پس از دوری بسیار به یاری برسد …
سالروز ازدواج حضرت محمد (ص) و حضرت خدیجه (س)
گرامی باد …
راستی خدیجه، سفیدبخت ترین عروس شهر، به کدام ضریح دخیل بسته بود؟ به کدام ریسمان چنگ زده بود که نصیبش، ارزش مندترین انسان عالم شد؟ آری خدیجه خوشبخت ترین زن عالم شد.
این پیوند آسمانی بر عالمیان مبارک باد.
دهم ربیع الاول سالروز ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
و حضرت خدیجه سلام الله علیها مبارک باد …
بزمی که حق آراسته الحق تماشایی بود
جبریل مامورست و فکر مجلس آرایی بود
میکائیل از عرش آمده گرم پذیرایی بود
چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود
بزمی که حق آراسته الحق تماشایی بود.
جبریل مامورست و فکر مجلس آرایی بود.
میکائیل از عرش آمده گرم پذیرایی بود.
چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود.
سالروز ازدواج پیامبر اکرم و حضرت خدیجه (س) مبارک باد.
امشب شب عروسی ماه و خورشید است. آسمان، جلوی قدمهایشان دامن می گسترد.
نسیم، دیوارهای کوچه را غرق بوسه میکند؛ و ندای زیبای تکبیر، موسیقی شادترین عروسی هستی می شود.
چه مبارک شبی است امشب…
دیدم که به عرش شور و شوقی بر پاست / برپا گر این بزم شعف ذات خداست
گفتم به خرد چه اتفاق افتاده / گفتا که عروسی حضرت محمد و خدیجه است امشب…..