غزل شماره 278 دیوان حافظ : شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
به شرط آن که ننمایی به کج طبعان دل کورش
نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
کمان ابروی جانان نمیپیچد سر از حافظ
ولیکن خنده میآید بدین بازوی بی زورش
تعبیر غزل شماره 278 حافظ در فال شما :
زندگی را سخت نگیرید که ارزش این همه رنج را ندارد. برای دو روزه دنیای فانی حق دیگران را پایمال نکنید. از ظاهربینی پرهیز کنید و فریب ظواهر دنیا را نخورید. از رویاهای محال دست بردارید.
اسرار خود را برای نامحرم فاش نکنید. مدتی است سر دوراهی قرار گرفته اید، سعی کنید اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و با خداوند توکل داشته باشید. از افراد حسود دوری کنید.
برای مشاهده بیشتر اشعار حافظ کلیک کنید.