مشاعره الفبایی حرف ض
ضعیفان خار وخاشاکند سیلاب حوادث را
که از شمع آتش اول در نهاد رسیمان گیرد
صائب
ضمیر دل نگاشایم به کس مرا آن به
که روزگار غیور است و ناگهان گیرد
ضرورت است که نیکی کند کسی که شناخت
که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
سعدی
ضرب شمشیر تو را نازم که در هر ضربتی
جان سلمان را حیات جاودانی می دهد
سلمان ساوجی
ضعف و عجز و فقر ما دانسته ای
درد مارا هم دوا دانسته ای
مولوی
ضرب دشمن اگرچه با ضرر است
زدن دوست جانگداز تر است
مکتبی شیرازی
ضیافتی که در آن توانگران باشند
شکنجه ای ست فقیران بی بضاعت را
صائب
ضعف پیری فکند بی جگران را از پای
دل چو افتاد قوی ٬ پشت دوتا شمشیر است
صائب
ضماد صبر همی کن بر این دل مجروح
طلای اشک همی کش بر این رخ چو زریر
اشرف سمرقندی
ضامن شده ام بهر نجات همه کس
بر من بنویس سیئات همه کس
ابوسعید ابوالخیر
ضایع مکن این دم ار دلت سودا نیست
کین باقی عمر را بقا پیدا نیست
خیام
ضمیر مخزن دل پر کن از کلام حکیم
که دُر پند به از گنج لولو و یاقوت
نظامی
ضمیر هر درخت ای جان ز هر دانه که می نوشد
شود برشاخ و برگ او نتیجه شرب او پیدا
ضرب زمین در ضربان دل ما زندگی ست
یاد خدا ، درس کلاس اول بندگی ست
ضايع مکن اي غنچه چنان عمر که در باغ
تا خنده کني سايه ي گلچين به سر توست
نصيحتي گيلاني
مطالب مرتبط پیشنهادی:
برای مشاهده اشعار با حروف دیگر به صفحه مشاعره الفبایی مراجعه کنید.
ممنون از حسن انتخابتون در ابیات