اشعار حافظشعر و مشاعره

غزل شماره 421 دیوان حافظ : در سرای مغان رفته بود و آب زده

فال حافظ
0
(0)

در سرای مغان رفته بود و آب زده
نشسته پیر و صلایی به شیخ و شاب زده

سبوکشان همه در بندگیش بسته کمر
ولی ز ترک کله چتر بر سحاب زده

شعاع جام و قدح نور ماه پوشیده
عذار مغبچگان راه آفتاب زده

عروس بخت در آن حجله با هزاران ناز
شکسته کسمه و بر برگ گل گلاب زده

گرفته ساغر عشرت فرشته رحمت
ز جرعه بر رخ حور و پری گلاب زده

ز شور و عربده شاهدان شیرین کار
شکر شکسته سمن ریخته رباب زده

سلام کردم و با من به روی خندان گفت
که ای خمارکش مفلس شراب زده

که این کند که تو کردی به ضعف همت و رای
ز گنج خانه شده خیمه بر خراب زده

وصال دولت بیدار ترسمت ندهند
که خفته‌ای تو در آغوش بخت خواب زده

بیا به میکده حافظ که بر تو عرضه کنم
هزار صف ز دعاهای مستجاب زده

فلک جنیبه کش شاه نصره الدین است
بیا ببین ملکش دست در رکاب زده

خرد که ملهم غیب است بهر کسب شرف
ز بام عرش صدش بوسه بر جناب زده

تعبیر غزل شماره 421 حافظ در فال شما :

اگر از لحظه های زندگی به خوبی استفاده کرده و فرصت ها را غنیمت شمارید بخت و اقبال به شما روی آورده و خوشبخت خواهید شد. به شرط آن که سهل انگاری نورزید.

در تصمیماتی که می گیرید خوب فکر کنید و با درایت و اندیشه جلو بروید، مشورت با بزرگان و افراد خردمند خوب است، اقدامات عجولانه و بدون فکر نکنید و به پروردگار توکل داشته باشید.

 

برای مشاهده بیشتر اشعار حافظ کلیک کنید.

 

از نظر شما این مطلب چقدر مفید بود؟

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

برای این مطلب امتیازی ثبت نشده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا